روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۱/۰۷/۲۷، مطابق با برنامهریزی انجامشده قبلی، اعضای ثبتنامی برای اردوی چهار روزه عباسآباد، قبل از ساعت ۱۵ در مقابل دفتر آکادمی تخصصی ایواما آیکیدو حضور بههم رساندند. پس از انجام اقدامات ابتدایی و هماهنگیهای لازم، با ماشینهای شخصی به سمت مقصد مورد نظر به راه افتادند. با توجه به نیاز برای استراحت، انجام فریضۀ نماز و صرف میانوعده، در ابتدای آزادراه تهران-شمال و کنار عوارضی آن، توقفی کوتاه صورت گرفت و سپس مجدداً به سمت مقصد طیطریق کردند. نکته جالب توجه اینکه در بین راه، خودروها جهت زدن بنزین در جایگاه سوخت متوقف شدند و افراد نیز کمی استراحت کردند. برخورد مختصر و خندهدار یکی از خودروها، که در حال عقبروی اتفاق افتاد، ادامه مسیر را با تأخیر نیمساعته مواجه کرد.
اعضای گروه شرکتکننده در اردو، بالاخره بامداد روز پنجشنبه حدود ساعت ۲، به محل اسکان در روستای دراسرا واقع در جنگل عباسآباد رسیدند. در دورهمی پس از صرف شام که میتوان به آن سحری گفت، استاد عربسرخی وظایف چندروزه هریک از افراد در نقش تبان (مسؤول آمادهسازی غذا) برای تبخ وعدههای غذایی و دیگر امور و همچنین فعالیت هر روز اردو را مشخص نمود.
اعضا در دو بخش آقایان و بانوان در مکان اسکان که دو طبقه داشت، میتوانستند مستقل و به صورت مجزا و راحت به استراحت بپردازند در نتیجه هریک از آنها پس از معین شدن وظایف برای ادای نماز صبح و خوابیدن، به محل مختص خود رفتند.
صبح روز پنجشنبه، دو تن از اعضایی که به عنوان تبانِ این وعده مشخص شدهبودند، صبحانه را حاضر کرده و همگی به صرف آن پرداختند. نکته اینکه؛ تبانهای وعده نهار نیز به علت برنامهریزی انجامشده برای رفتن به ساحل و تمرین و تفریح در آنجا، از ابتدای صبح مترصد آماده کردن نهار نیز شدهبودند. بعد از شستن ظرفها توسط تبانها، افراد مهیای رفتن به ساحل به وسیله خودروها گشتند. با رسیدن به مکان مورد نظر درساحل و انداختن زیرانداز و برپا کردن چادر کوچکی، با دستور استاد افراد لباسهای خود را در همان چادر تعویض کرده و سلاح در دست بهخط شدند. به دلیل برودت هوا و سختی شرایط برای کودکان، استاد ایشان را معاف از انجام تمرین کرده بود و آنها مشغول بازی با شنهای ساحل و وسایل خود شده بودند.
استاد عربسرخی تمرین را با توضیح کوتاهی در ارتباط با احترامات اولیه کلاس همراه با سلاح، شروع کرد. سپس استاد با نشان دادن حرکت «ایچی نُو سوبوری» (ضربه اول شمشیر) در حرکات «کِن نُو کیهُون» (پایه شمشیر) با گارد اصلی که همان گارد راست است، از هنرجویان خواست تا به صورت هماهنگ این فن را اجرا کنند. بعد از آن همان ضربه با گارد مخالف نیز اجرا شد.
در بخش دوم تمرین، استاد مانند قبل حرکت «نی نُو سوبوری» (ضربه دوم شمشیر) در حرکات «کِن نُو کیهُون» (پایه شمشیر) را به اجرا گذاشت و از هنرجویان خواست تا آن را با شمارش هماهنگ تمرین کنند.
بخش دیگر، نوعی آواسۀ شمشیر دونفره با استفاده از همان حرکات قبل، یعنی «ایچی نو سوبوری» و «نی نو سوبوری» بود که توسط استاد به نمایش گذاشته شد و نکات آموزشی آن گوشزد گردید و از هنرجویان خواستهشد تا با تشکیل گروههای دونفره و منظم ایستادن در دو صف به تمرین آن بپردازند.
با توجه به نزدیکی غروب، کاهش دما و گرسنگی افراد، استاد تمرین را به پایان رساند و بخش تمرینات با چوب را به زمان دیگری موکول کرد. در نهایت، مراسم پایانی با احترامات آخر کلاس توسط استاد و گرفتن عکسهای یادگاری دستهجمعی در کنار ساحل زیبای دریا و غروب آفتاب انجام گردید.
پس از اتمام تمرینها و تعویض لباس به صورت تکتک در همان چادر محقر، افراد به صرف نهاری که تبانهای مربوطه تدارک دیدهبودند پرداختند. سپس در حین پایین آمدن خورشید و رو به زوال رفتن آفتاب و جذابیت لحظات تاریک شدن ساحل و دریا توأم با خوردن تنقلات، میوه و …، استاد عربسرخی گفتگوی صمیمانهای با هنرجویان داشت که از آن درسهای ارزشمندی قابل برداشت بود. بعد از جمعآوری وسایل توسط افراد، همگی به محل اسکان بازگشتند و در آنجا تبانهای وعدۀ شام شروع به آمادهسازی غذا کردند و بعد از صرف آن، با حضور استاد بازیهای گروهی تا پاسی از بامداد انجام گرفت.
با توجه به اینکه استاد برای شخص خود نیز وظیفه مسؤولیتی به عنوان تبان در نظر گرفته بود، صبحانه روز جمعه را به همراه یکی از هنرجویان آماده کرد. برای اعضا، خوردن غذایی که توسط استادشان حاضر میشد، بسیار دلچسب به نظر میرسید.
برنامه طراحی شده برای آن روز، تمرین و تفریح در محوطه جنگل بالای محل اقامت بود. بدلیل بارش باران و ناهمواری مسیر برای هم راه داشن سلاح، به صلاحدید استاد، تمرین لغو گردید. اعضا نیز قسمتی از زمان خود را به گشت و گذار در جنگل اختصاص دادند و پس از آن با جمع کردن شاخههای خشکیده روی زمین برای هیزم و برپا کردن آتشی دلچسب در زیر قطرات باران، کنار هم به دور آن جمع شدند. کودکان نیز با همراهی یکدیگر خانهای جنگلی ساختند. آمادهسازی جوجهکباب برای وعده نهار که در بعدازظهر در حال انجام بود توسط تبانهای مشخص شده، با کمک استاد عربسرخی صورت گرفت و در انتهای درست شدن آنها با ریختن بر روی قابلمه پلویی که از قبل مهیا و آورده شده بود و تقسیم برای خوردن، تناول غذایی لذیذ در جنگلی بارانی و سرد در کنار آتشی گرم را خاطرهساز کرد.
با تاریک شدن هوا افراد به کمک یکدیگر وسیلهها را جمع کرده و به سمت محل اسکان به راه افتادند.یکی از دلایل مهم اشتیاق هنرجویان برای شرکت در این اردو، شنیدن توضیحات استاد عربسرخی درباره تجربیاتش از سمینار بینالمللی آیکیدوی سنتی ایواما در ایتالیا و دیدن تصاویر مربوط به آن بود. به همین جهت همگی پس از رسیدن به محل اسکان در ایوان جمع شدند و استاد با توضیح و نمایش دادن مجموعهای از فیلمها و عکسها، درک دستاوردهای این سفر را برای هنرجویان قابل لمس کرد. همچنین بخشی از خاطرات خود در زمان حضور در ایواما و تحت آموزش بودن نزد استاد سایتُو در ژاپن را عنوان ساخت. اعضا نیز علاقه زیادی به مباحث نشان دادند و از سخنان استاد لذت بردند و پرسشهایی را که داشتند مطرح کرده و پاسخ میگرفتند. سپس تبانهای شام، سفره را پهن و افراد را دعوت به صرف شامی که آماده کردهبودند نمودند. بعد از آن بازیهای ساده امّا هدفمند با پیشنهاد استاد در کنار صرف تنقلات انجام شد که همراه با تفریح، نکات آموزشی بسیاری را دربرداشت. سپس افراد به رختخوابهای خود رفته تا خستگی روز را با خوابی آرام ولی کوتاه بزدایند.
در آخرین روز سفر که شنبه مورخ ۱۴۰۱/۰۷/۳۰ بود طبق روال، تبانهای صبحانه زودتر از دیگران برای تدارک این وعده، بیدار شدند و افراد را برای صرف خوردنیهای آماده شده بر سر سفره دعوت کردند. هنرجویان جهت درست کردن آخرین وعده غذایی برای شام که الویه در نظر گرفتهشده بود، قبل از صرف نهار طبخ شده که آن هم آبگوشت لذیذی بود، دستبهدست هم دادند و هرکس مسؤولیت گوشهای از آمادهکردن آن را برعهده گرفت و در نهایت، مرحله آخر به دست استاد که در درستکردن الویه مهارت داشت انجام پذیرفت. کمی بعد، کودکان در حین بازی و بزرگسالان تؤام با رسیدگی به امورات شخصی، مشغول خوردن کاهو و سکنجبین سنتی و خاطرهانگیز در کنار بلالهایی شدند که آن هم توسط استاد در حال کباب کردن بود. کمی بعد و قبل از جمعآوری وسایل برای مراجعت، همگی نهار خوشمزه و خوشرنگ و لعاب آخر را در هوای اندک مهآلود و بارانی روستای دراسرا میل کرده و سپس شروع به اقدامات لازم برای بازگشت و به پایان رساندن سفر نمودند و محل اسکان پس از تمیزکردن و مرتبسازی توسط کلیه اعضای گروه، در هنگام غروب به مالک آن تحویل داده شد.
گروه ساعت ۱۷ روستای جنگلی-کوهستانی دراسرا را به مقصد تهران ترککردند. در مسیر بازگشت، توقف کوتاهی برای تجدید قوای رانندگان و دیگر اعضای گروه صورت گرفت. در نهایت ساعت ۲۲ی شنبه شب، افراد در انتهای آزادراه شمال-تهران و کنار عوارضی آن توقف کرده تا با تقسیم ساندویچهای الویهای که برای شام تدارک دیدهشدهبود، بین اعضا و خداحافظی از یکدیگر و تشکر و قدردانی از زحمات استاد و همچنین جابجا شدن برای سوار شدن به ماشینهای افراد هممسیر، اردوی خاطرهانگیز و بسیار آموزنده پاییزه ۱۴۰۱ را به پایان رساندند.