روز پنجشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۴/۰۸ مطابق برنامه‌ریزی انجام شده، اعضای ثبت‌نامی برای اردوی ۵ روزه عباس آباد قبل از ساعت ۱۰، در مکان مشخص شده حضور به هم رساندند. و پس از انجام اقدامات ابتدایی و هماهنگی‌های لازم با ماشین شخصی جهت مقصد موردنظر به راه افتادند.
در میان راه توقفی یکساعته جهت انجام فریضه نماز، استراحت و صرف صبحانه انجام شد. پس از صرف صبحانه اعضا به سمت مقصد حرکت کرده و پس از گذشت چند ساعت، به محل اقامت رسیدند. تنفس هوای خنک جنگل عباس آباد بعد از تحمل گرمای مسیرسفر، خستگی را از تن آنها به در کرد.
بعد از رسیدن به محل اسکان، هنرجویان شروع به حابجایی وسایل کردند پس از تعویض لباس،استاد به هرکس وظیفه‌ای محول کرد تا آماده‌سازی شام سرعت بیشتری به خود بگیرد. پس از برپایی سفره و صرف وعده شام، اعضا با همکاری یکدیگر مشغول تزیین جشن تولد برای کودکان شدند.
اعضا پس از برگزاری جشن تولد ساده، صرف تنقلات و کیک، مشغول به مرتب‌سازی اتاق شدند. پس از آن مراسم شب‌نشینی و بازی برگزار کرده و سپس جهت استراحت به محل‌خواب خود که برای آقایان و بانوان به شکل مجزا تدارک دیده شده بود رقتند.
برنامه روز دوم، رفتن به جنگل جهت تمرین و تفریح بود بدین منظور، هنرجویان با دستور استاد، لباس‌های خود را تعویض کرده و به سمت جنگل به راه افتادند.
پس از رسیدن به جنگل، جهت پرداختن به جنبه‌ی تفریحی، استاد عرب‌سرخی به کمک یکی از هنرجویان، تابی درختی بست تا بعد از تمرین و جهت رفع خستگی، از آن استفاده شود.
در بخش تمرینی، استاد با استفاده از فرصت، هنرجویان را به مداومت بر کنترل تنفس از طریق کی آی فراخواند. در این بخش می‌بایست، هرکدام از اعضا با بیشترین حد توان خود کی آی می‌کشیدند. در همین حین استاد عرب‌سرخی، توسط زمان سنج و دوربین فیلم‌برداری عملکرد ایشان را ثبت می‌کرد.
در قسمت دوم، استاد پس از نمایش و آموزش تکنیک یوکومن اوچی گوکیو، از هنرجویان خواست آن را با دقت بر تمامی نکاتش اجرا کنند.
خورشید در حال غروب، اعضا را به جمع کردن وسایل برای رفتن به محل اسکان وا داشت اما کمی تعلل آنها باعث شد تا در تاریکی حرکت کنند. البته این تجربه ای دوست داشتنی برای اعضا بود زیرا زیبایی جنگل تاریک،چشمانشان را مجذوب خود کرده بود.
اعضا پس از رسیدن به محل اقامت، به ادای فریضه نماز پرداخته و سپس به آماده‌سازی غذا و صرف وعده شام مشغول شدند.
طبق روال همیشگی اردوها، پس از انجام کارهای روزانه و صرف شام، اعضا برای شب‌نشینی و برگزاری بازی‌های دوستانه گرد هم آمدند تا لحظات خاطره‌انگیزی را بیافرینند. بازی و شب‌نشینی تا نزدیکی صبح به طول انجامید زیرا این قسمت مورد علاقه اعضا در اردو بود و سخت میتوانستند از آن دل بکنند! در نهایت اعضا پس از خواندن نماز صبح به محل‌های خواب خود رفتند تا پس از استراحت، روز جدیدی را شروع کنند.
روز سوم، اعضا پس از صرف صبحانه برای رفتن به ساحل آماده شده و وسایل خود را جمع‌آوری کردند. در مسیر نیز، لوازم موردنیاز خود را در این چند روز، خریدند. پس از رسیدن به ساحل و برپاکردن چادری کوچک، تک به تک به تعویض لباس خود پرداخته تا دل و تنی به آب بزنند. بیشتر از همه، کودکان برای رفتن به دریا و آب تنی، ذوق زده بودند. دریا کمی طوفانی و مخاطره انگیز بود برای همین استاد به هنرجویان گوشزد کرد که فقط در قسمت نزدیک ساحل بمانند و حواسشان را علاوه بر خود، به یکدیگر معطوف کنند.
پس از گذشت چند ساعت و با نزدیک شدن به غروب آفتاب، اعضا از آب خارج شده و پس از تعویض لباس و جمع‌آوری وسایل به سمت محل اقامت رهسپار شدند.
بعد از صرف شام، بازی و شب‌نشینی را آغاز کرده و تا ساعات اولیه بامداد، ادامه دادند. سپس جهت استراحت به رخت‌خواب‌های خود رفتند.
برنامه روز چهارم بدلیل بارندگی تغییر کرد و اعضا مجبور شدند که این روز را تا بعدازظهر در خانه سپری کنند که البته برایشان خوشایند بود زیرا در ایوان خانه، به تماشای طبیعت شگفت‌انگیز مه آلود و توام با آن، به بازی و گذراندن وقت در کنار یکدیگر پرداختند.
بعد از صرف نهار، هوا بهتر شد و اعضا را به این دعوت کرد تا با پیاده‌روی به مکان بکر نزدیک خانه، عکس بگیرند، گیاهان دارویی جنگلی جمع کنند و از مناطق سرسبز و زیبا لذت ببرند. پس از گذشت چند ساعت، افراد جهت ادای فریضه نماز مغرب، به مسجد محله رفتند. چشم‌اندازی که از پنجره‌های این مسجد قابل مشاهده بود را نمی‌توان توصیف کرد زیرا زیباترین منظره‌های طبیعی،گویی در آن پنجره‌ها خلاصه شده بودند.
اعضا پس از خواندن نماز، طبق روند همیشگی مقابل مسجد ایستادند و عکس یادگاری گرفتند. سپس به محل اقامت رفته و مشغول تهیه وعده غذایی شدند. پس از برپایی سفره و صرف شام، بار دیگر به دور هم جمع شدند تا آخرین شب اردو را با بازی و خاطره‌گویی، صرف تنقلات و ثبت لحظات به یاد ماندنی بگذرانند سپس به رخت‌خواب‌های خود رفتند چون این روز زیبا و پرکار، آنها را حسابی خسته کرده بود.
روز پنجم، روز آخری بود که اعضا در این اردو با یکدیگر سپری می‌کردند به همین دلیل استاد در وعده صبحانه برای هنرجویان سنگ تمام گذاشت! او علاوه بر آماده‌سازی املت ویژه و شگفت‌انگیزش برای آنها، سیب‌زمینی معرکه‌ای با سسی مخصوص برایشان تدارک دید و مطمئن شد که آنها این روز را هرگز فراموش نخواهند کرد.
در ادامه اعضا پس از صرف صبحانه، ابتدا به جمع‌آوری لوازم خود پرداخته و آن را در وسیله نقلیه قرار دادند. سپس به نظافت محل اسکان پرداخته و جای جای آن را با دقت تمیز و مرتب کردند. آنها پس از تحویل محل اقامت، به سمت ساحل رهسپار شدند. در آنجا دو ساعت به آب‌تنی، صرف تنقلات و میوه، و همچنین خوردن نهار پرداخته سپس به سمت تهران حرکت کردند.
در میان راه توقفی یکساعته جهت صرف شام و خواندن نماز انجام دادند. سپس اعضا به راه خود ادامه داده تا به تهران رسیدند. هنرجویان برای تدارک این سفر بی‌نظیر از استاد تشکر کرده و این سفر را به اتمام رساندند.